صرفه جویی در ساير هزينه هاي خانواده


صرفه جویی در ساير هزينه هاي خانواده


 

نویسنده : وجیهه گلمکانی




 

(آموزش اقتصادی کودکان در اياب و ذهاب تفريح و سرگرمي، بهداشت و درمان)
 

هزينه هاي آموزش
چه حد آموزش براي خانواده ضرورت دارد؟
 

با توجه به تغييرات چشمگيري که در قرن حاضر، در علم و تکنولوژي صورت گرفته است، نيروي کار آموزش نديده، قادر به يافتن شغل و امرار معاش نمي باشد. از اين رو، نيروي کار بايد مطابق با نيازهاي روز بازار کار و... آموزش ببيند.
امرزوه دست يابي به بيشتر مشاغل، نياز به طي دوره هاي طولاني آموزش دارد. برخلاف قرون گذشته، که فرزند بعد از به دست آوردن توانايي جسمي (معمولا بعد از هفت سالگي) به عنوان نيروي کار وارد بازار کار مي شد، امروزه چنين امکاني وجود ندارد (در حال حاضر ممکن است فقط در کشاورزي سنتي اين امر ميسر باشد) از اين رو با توجه به اين که يکي از اهداف مهم هر خانواده، آماده کردن فرزندان براي دست يابي به شغلي به منظور امرار معاش است، بايد اين سرمايه گذاري براي آنان انجام شود تا فرزندان آموزش ببينند. ميزان اين آموزش، به انتظارات خانواده از شغل آينده فرزندشان بستگي دارد.
در دنياي امروز، حتي براي به دست آوردن يک شغل ساده نيز به طي دوره آموزش ابتدايي و در بيشتر موارد متوسط نياز است. براي آنکه اين نياز جامعه برآورده شود، در تمامي کشورها آموزش ابتدايي و در کشورهاي پيشرفته آموزش متوسطه را اجباري کرده اند. هم چنين بخشي از آموزش توسط دولت تأمين مالي مي شود.
در کشور ما، آموزش از دو طريق دولتي و خصوصي در دسترس مي باشد. حتي در سطح آموزش عالي نيز امکان آموزش دولتي وجود دارد. خانواده ها مي توانند با توجه به محدوديت درآمد خود از آموزش خصوصي و يا دولتي استفاده کنند. آموزش ابتدايي و متوسطه دولتي تقريبا براي تمامي افراد جامعه ميسر است؛ اما با توجه به اينکه امکانات آموزش عالي دولتي براي تمام متقاضيان کفايت نمي کند، به ناچار استفاده از آن از طريق کنکور (رقابت) انجام مي شود، بنابراين فقط درصد کمي مي توانند وارد دوره هاي آموزش عالي دولتي شوند. خوشبختانه با رشد مراکز آموزش عالي خصوصي، امکان فراگيري اين آموزش ها براي تعداد بيشتري ميسر شده است.
در سال 1384، کل مبلغ تخصيص داده شده به تفريح، تحصيل و مطالعه در يک خانوار شهري 1478782 ريال بوده است (يعني حدود 3/3 درصد کل هزينه ها) در سال 1385، سهم تحصيل و مطالعه 2/2 درصد بوده است که در سايه آموزش دولتي رقم ناچيزي مي باشد.

حد بهينه آموزش:
 

يکي از تصميمات مهم خانواده، سرمايه گذاري در امر آموزش افراد خانواده است. در مورد آموزشهاي ابتدايي و متوسطه (خصوصا کساني که از آموزش دولتي استفاده مي کنند) هزينه فقط در حد مخارج روزمره مي باشد. با توجه به منافع تحصيلات ابتدايي و متوسطه، هزينه آن بسيار ناچيز است، زيرا همان طور که قبلا گفته شد براي درصد مهمي از افراد جامعه، ورود به بازار کار، بدون طي کردن اين دوره ها ميسر نيست. آموزش ابتدايي و متوسطه، فوايد ديگري همچون افزايش دانش عمومي، سوادآموزي و... دارد که بر تمامي امور زندگي فرد و جامعه اثر مي گذارد.
خانواده بايد با توجه به استطاعت مالي، توان و استعداد بچه ها و انتظارات از شغل آينده فرزند، انتخاب به عمل آورد. اگر به هر دليلي، امکان راه يابي به آموزش عالي ميسر نباشد، خانواده بايد در دوره متوسطه دانش آموز را در مدارس متوسطه حرفه اي ثبت نام کند. هر چند ممکن است اين مدارس، پرهزينه تر باشد ولي پس از پايان تحصيلات و با توجه به مهارت هاي عملي کسب شده، امکان شاغل شدن بيشتر است.
امروزه اين مدارس در زمينه هاي حرفه اي مختلف به صورت خصوصي و دولتي موجود است. فرد با کسب مهارت هاي لازم، مي تواند در بخش دولتي، خصوصي و يا خود اشتغالي کار کند. قبل از سرمايه گذاري در آموزش فرزندان، بايد انتخاب هاي مختلف بررسي و با توجه به علاقه، استعداد، امکانات خانواده، هزينه هاي انواع آموزش و بازار کار، بهترين سرمايه گذاري آموزشي براي فرزندان صورت گيرد.
در کشورهاي پيشرفته، اطلاعاتي در مورد وضع آينده بازار کار وجود دارد که فرد قبل از سرمايه گذاري آموزشي، آنها را بررسي مي کند. اگر چه در کشور ما، کسب اطلاعات دقيق از نيازهاي بازار آينده ميسر نيست، ولي با مطالعه مي توان اطلاعاتي هر چند جزيي به دست آورد.
براي خانواده هايي که قصد دارند فرزندان آنها وارد دوره آموزش عالي شوند، هم در انتخاب رشته و هم در مورد نوع آموزش (خصوصي، دولتي) بايد تحليل هزينه ـ فايده انجام شود، تا بهترين تصميم گيري به عمل آيد. از آنجا که يکي از اهداف سرمايه گذاري در آموزش عالي، کسب شغل است، از اين رو خانواده بايد بازار کار را زير نظر داشته باشد و با توجه به توان فرزند سرمايه گذاري معقولي در زمينه آموزش فرزند به عمل آورد. اگر فرزندي در دانشگاه در رشته اي تحصيل مي کند که علاقه اي به آن ندارد اين خود صرف هزينه فراوان است بدون آنکه بازده مناسبي براي جامعه داشته باشد.

آموزش هاي کوتاه مدت:.
 

با توجه به تغييردر نوع تکنولوژي و پيشرفت هاي علمي درجهان، به منظور حفظ شغل و يا براي کسب درآمد بالاتر، هر يک ازاعضاي خانواده، علاوه بر آموزش هاي رسمي بلندمدت، بايد تحت آموزش هاي کوتاه مدت قرار گيرند. برخي از اين آموزش هاي کوتاه مدت، توسط کارفرما تأمين مالي مي شود، ولي براي احراز شغل بهترو پردرآمدتر،اگر افراد خانواده يک دوره آموزش کوتاه مدت ببينند، هر چند هزينه دارد،ولي فايده آن ممکن است زياد باشد.
هزينه و فايده آموزش هاي کوتاه مدت را مقايسه و در صورتي که فايده از هزينه بيشترباشد،به سرمايه گذاري در دوره کوتاه مدت بپردازيد.

هزينه هاي ارتباطات، اياب و ذهاب
 

اياب و ذهاب معمولاً بخشي از درآمد هر خانواده را به خود اختصاص مي دهد. در سال 1385 يک خانوار شهري به طور متوسط 1325598 ريال يعني حدود 14/2 درصد از کل هزينه ها را به حمل و نقل و ارتباطات اختصاص داده است. براي اياب و ذهاب مي توان از وسايل نقليه شخصي استفاده کرد. وسايل نقليه عمومي با هزينه هاي مختلف در دسترس مي باشند. اتوبوس کم هزينه تر، ولي وقت گير اما تاکسي پرهزينه بوده ولي رفاه بيشتري تأمين مي کند. هرخانواده مي تواند با توجه به درآمد خود و مقايسه بين هزينه، زمان و رفاه بر حسب ضرورت از هر يک از وسايل فوق استفاده کند.
وسايل نقليه خصوصي: (انواع خودرو) با قيمت هاي متفاوت در بازار وجود دارد. خانواده مي تواند با توجه به درآمد خود، نوع اتومبيل را انتخاب کند. در مورد خريد خودرو،مانند سايروسايل زندگي بايد با توجه به نياز،درآمد،امنيت و هزينه هاي نگهداري و راه بري ماشين،خريد صورت گيرد.
تصميم گيري براي اياب و ذهاب هريک از افراد خانواده با وسيله نقليه عمومي يا خصوصي، مستلزم مقايسه هزينه هاي واقعي استفاده ازاين دو وسيله است.بايد هزينه ها و منافع واقعي با هم مقايسه و در انتخاب نوع وسيله براي اياب و ذهاب هر يک ازافراد خانواده، با توجه به سن، دوري مسافت، زمان و.. تصميم صحيحي اتخاذ شود.
به منظورکاهش هزينه اياب و ذهاب خانواده، توجه به نکات ذيل ضروري به نظرمي رسد:
-درانتخاب محل سکونت، به اياب و ذهاب خانواده توجه شود. حتي الامکان محل سکونت خانواده بايد با توجه وضعيت افراد خانوده انتخاب شود.
2-سعي شود در رفت و آمدهاي خانوادگي و مواردي که کل افراد خانواده بايد شرکت کنند يا مواقع ضروري،از وسايل نقليه شخصي استفاده شود.درهرصورت چهار عامل امنيت،سرعت،رفاه و هزينه با هم در نظرگرفته شود.
3-خريدها ازمرکزخريد نزديک به محل سکونت و يا در مسير بازگشت از محل کار انجام شود.
4- براي رفتن به مدرسه، مراجعه به پزشک و... از مکان هاي نزديک به منزل استفاده شود.

هزينه هاي تفريح و سرگرمي
 

فراغت در لغت به معني «آسودگي» است و معمولاً در مقابل کار، انجام امور روزمره و اشتغالاتي که موجب خستگي مي شود به کارمي رود. در زمان فراغت معمولاً افراد به علايق و سرگرمي هاي خود مي پردازند و اين امر موجب تقويت بهداشت رواني آنها مي گردد. چگونگي گذراندن اواقات فراغت تا حدود زيادي مي تواند نشانگر ويژگي هاي فکري فرد و نيز ويژگي هاي فرهنگي جامعه اي باشد که فرد درآن زندگي مي کند. اوقاتي را که افراد درآن به فعاليت هاي منظم و برنامه ريزي شده (مثل مدرسه رفتن،درس خواندن و کارکردن) که انتظارات ويژه اي را برآورده مي سازند مي پردازند،جزء اوقات فراغت محسوب نمي شود. کودکان تا قبل از سن مدرسه اوقات خود را به طورآزاد مي گذرانند و فعاليت هاي آنها براساس بازي ها و سرگرمي هاي روزمره آنها مي گذرد. ولي با ورود آنها به مدرسه بايد خود را بر طبق برنامه ريزي هاي تعيين شده روزانه مستمر وفق دهند و ازيک نظام خاص تبعيت نمايند. بنابراين انجام اين فعاليت ها به حساب وظايف آنها مي آيد و فعاليت هايي که در ساعاتي غيرازساعات انجام وظايف به آنها پرداخته مي شود سرگرمي هاي آنها محسوب مي شود.

اهميت اوقات فراغت در بهداشت رواني:
 

انسان تمايل دارد دراوقايت که ازکار اجباري و وظيفه اي فارغ مي شود به نوعي به تفريح و يا سرگرمي بپردازد. اين تمايل جزء نيازهاي انسان محسوب مي شود. چگونگي گذراندن اوقات فراغت در هر جامعه به عوام متعددي بستگي دارد که بايد به فرهنگ،امکانات مالي فردي و اجتماعي به عنوان دو عامل مهم اشاره نمود.امروزه روانشناسان عقيده دارند که تفريح سرگرمي نقش مهمي در پرورش قواي جسماني،فکري،اخلاقي و رفتاري افراد دارد و چنانچه ازاين اوقات به خوبي و به طرز صحيح استفاده شود در پيشگيري از انحرافات و کجروي ها مي توند به نحو چشم گيري مؤثر باشد.دراوقات فراغت بايد افراد فرصت هايي داشته باشند تا هدفهاي مشخص و معيني را دنبال نمايند و به رشد همه جانبه شخصيت خود بپردازند. اوقات فراغت نوجوانان به ويژه بايد طوري برنامه ريزي شود که هم سازندگي و هم حذف عوامل مزاحم را به دنبال داشته باشد.مثلاً نوجواني که دراوقات فراغت خود ورزش مي کنند و يا به انجام کارهاي هنري مي پردازند ذهن خود را از پرداختن به امور ناراحت کننده، اضطراب آورکه موجب آزردگي رواني مي گردد به طرف فعاليت هاي لذت بخش و آرام بخش سوق مي دهند. از طرف ديگر ذکراين نکته ضروري به نظر مي رسد که چنانچه نوجوانان اوقات فراغت خود را صرف فعاليت هاي غير موجه و مضرنمايند نه تنها کمکي به بهداشت رواني آنها نمي شود بلکه خود زمينه بروزانحراف خواهد بود.

علايق و سرگرميهاي اعضاي خانواده و انواع آن:
 

ازآنجا که علايق و سرگرمي هاي مانند انگيزه ها ازنيازهاي دروني سرچشمه مي گيرند بنابراين محرک هاي قوي براي رفتار به حساب مي آيند و بايد به موقع و به طريق مطلوب،به آنها پرداخته شود. نيازهاي اعضاي خانواده برحسب اهميت آنها بايد برطرف گردند.همچنين زمان رفع نيازها از اهميت خاصي برخورداراست. يعني اينکه نيازها درزمان خاصي خود بايد ارضا شوند.مثلاً نيازهاي دوران کودکي را نمي توان در دوره نوجواني برطرف نمود و همچنين به نيازهاي دوران نوجواني نمي توان در دوران ميانسالي پاسخ گفت. هر چه نيازها انسان در حد معقول و متعارف و به موقع ارضا شود فرد ازحالت هيجاني و بي قراري به سمت آرامش حرکت مي کند.
علايق و سرگرمي هاي اعضاي خانواده مي تواند انگيزه هاي بسيارقوي براي رفتار و حرکات و فعاليت آنها به حساب آيد. براي اينکه اين امرتحقق يابد و اعضاي خانواده با انگيزه هاي قوي به فعاليت هاي مثبت بپردازند بايد زمينه هاي مساعدي براي کمک و راهنمايي و پيشرفت هدف مشروع آنها فراهم شود.
دربعضي مواقع ديده مي شود که افراد به اموري علاقه مند مي شوند و در اوقات فراغات به آن امور مي پردازند که هيچگونه هدفي را در برندارد و آنها را به سوي خودشناسي و خودسازي سوق نمي دهد. در اين گونه موارد بايد مسير ذهني فرزندان را تغيير داد و فعاليت هاي هدفمند و جهت دار را جايگزين آن نمود. علايق و سرگرمي هاي فرزندان در گذشته بسيار محدود بوده است ولي امروزه با صنعتي شدن جوامع و پيشرفت علم و تکنولوژي و بالا رفتن ميزان آگاهي و اطلاعات افراد و همچنين به وجود آمدن راديو،تلويزيون، سينما، تئاتر، عکاسي و هنرهاي ديگرانواع ورزش ها، اردوهاي دسته جمعي،سخنرانيها و غيره نوجوانان مي توانند ازطيف وسيعي که اينگونه فعاليت ها و سرگرمي ها دارند انتخاب نموده، ضمن گذراندن اوقات فراغت خود با آن نوع سرگرمي ها درجهت يادگيري مهارت هاي تازه و تقويت وضعيت رواني خود قدم بردارند.
وضيت جسماني و رواني افراد در سرگرمي ها و فعاليت هاي آنها تاثير دارد. بعضي از افراد فعاليت هاي گروهي را انتخاب مي نمايند (مانند واليبال) و بعضي ديگر سرگرمي هاي انفرادي را برمي گزينند (مانند خياطي) بعضي از افراد سرگرمي هاي پرتحرک را دوست دارند (مانند راهپيمايي) در حالي که بعضي ديگر فعاليت هاي کم تحرک را انتخاب مي نمايند (مانند تهيه مجموعه اي از اشياء) بنابراين مي توان گفت که سن، فرهنگ، موقعيت فرد، امکانات و وضع اقتصادي، فن آوري، وضعي جسماني و شرايط رواني هر فرد در گرايش او به گذراندن اوقات فراغتش به نحو ويژه اي، تاثير دارد.

بازي و فعاليت هاي ورزشي:
 

بازي و ورزش يکي ازسرگرمي هاي مورد علاقه اعضاي خانواده است. برخي معتقدند که بازي در انسان مبناي غريزي دارد و باعث معطوف شدن ذهن ازامور يکنواخت به امور تازه و مطبوع مي گردد. گفته مي شود که ورزش آدمي را آماده ايفاي نقش هاي او درزندگي مي کند؛حس احترام به مقررات و داشتن انضباط را در فرد تقويت مي نمايد؛حس اشتراک هم انديشي و همکاري را برمي انگيزد و باعث تجديد قوا مي شود. ورزشها و بازي هاي گروهي باعث همبستگي افراد و سبب پيوند آنها با گروه و جامعه مي گردد و علاوه بر آن سلامتي و نشاط را افزايش داده و باعث مي شود که بهره وري افراد خانواده افزايش يابد. ورزش لازمه تندرسي نيز هست و مي توان با ورزش از بعضي هزينه هاي درماني پيشگيري کرد. پس بايد بخشي از زمان و يا در صورت لزوم درآمد خانواده به اين امرمهم اختصاص يابد.

فعاليت هاي هنري:
 

بسياري از فرزندان به کارهاي هنري از جمله عکاسي، فيلمبرداري، نقاشي، کارهاي دستي و... علاقه مند مي باشند. اينگونه فعاليت ها در ايجاد خلاقيت و سازندگي فرد نقش بسيار موثري دارد. در اينگونه کارهاي هنري،نوآوريهاي زيادي مي تواند توسط افراد بوجود آيد که نه تنها صرفاً براي گذراندن اوقات فراغت سودمند است بلکه بعضاً ممکن است زيربناي حرفه اي در بعضي از افراد نيز بوجود آيد.
بعضي ازافراد علاقه مندي زياد به عکس گرفتن و قرار دادن آنها درآلبوم دارندو يا علاقه مند به فيلمبرداري از صحنه ها و مناظر مختلف هستند. اينکه نوجوانان چه موضوعاتي را براي فيلمبرداري و عکاسي انتخاب مي نمايند و چگونه درآن پيشرفت مي کنند مي تواند گرايش تحصيلي و حرفه اي آنان را درآينده تعيين نمايد و دربالا بردن بهداشت رواني فرد موثر باشد و چنانچه اين فعاليت هاي مثبت مورد تاييد و تشويق قرار گيرد؛اعتماد به نفس نوجوانان را تقويت مي کند. البته از آنجا که انجام اين فعاليت ها مستلزم صرف هزينه هاي زيادي است ممکن است بعد از مدت کوتاهي سرگرمي ديگر جايگزين آن شود.

برنامه ريزي براي اوقات فراغت
 

برنامه ريزي براي اوقات فراغت همانند برنامه ريزي هايي که در زمينه هاي ديگر صورت مي گيرد نوعي فرآيند هدف دار است. در برنامه ريزي اوقات فراغت بايد عوامل زير در نظرگرفته شود:

-نيازها
 

در يک برنامه ريزي دقيق اوقات فراغت بايد به نقش نيازها توجه نماييم.آنچه که در برنامه اوقات فراغت آورده مي شود بايد جوابگوي نيازطبيعي و معمولي نوجوانان باشد و او را ازمسيرطبيعي زندگي منحرف نسازد مثلاً دختر 15 ساله اي علاقه مند به شرکت درفعاليت هاي گروهي سالم است اين علاقه ناشي ازنياز به تعلق داشتن به گروه مي باشد که يک نيازطبيعي است و بايد از نيازهاي کاذب و تمايلات مطلوب منفک گردد.

-اولويت ها:
 

در برنامه ريزي اوقت فراغت، اولويت ها بايد مورد توجه قرار گيرد.و نيازها براساس درجه اهميت آنها برآورده شوند. اگر در خانه اي هنوز نيازهاي اوليه و اساسي نوجوانان ازقبيل خوراک و پوشاک برآورده نشده است درست به نظر نمي رسد که هزينه زيادي صرف خريدن دوربين فيلمبرداري شود و اگرنوجواني نياز به کلاسهاي آموزشي دارد و از لحاظ درسي لازم است که زماني را به غير از ساعات موظف خود به درس خواندن بپردازد درست آن است که اولويت اول به اين مهم، اختصاص يابد و هزينه کمتري را صرف ساير کلاس هاي آموزشي غيرضروري نمايد. درهر صورت، افراد خانواده بايد به اين نکته توجه داشته باشند که حتماً فعاليت هاي مناسب و مفرح را در اوقات فراغتي هر چند کوتاه،در برنامه زندگي خود لحاظ نمايند و در اوقات فراغت به کيفيت تاثيرپذيري فعاليت بر بهداشت رواني توجه داشته باشيم.

-امکانات موجود:
 

دربرنامه ريزي اوقات فراغت، بايد از امکانات موجود استفاده ي بهينه را به عمل آورد. هر نوجواني و يا هر خانواده اي در برنامه ريزي اواقت فراغت، چنانچه امکانات موجود را در نظر نگيرد و بخواهد به بلندپروازي هاي جاه طلبانه جامه عمل بپوشاند در واقع به بروز توقعات نابجا کمک کرده است.اما اين بدان معني نيست که والدين توجهي به اوقات فراغت و خواسته هاي معقول فرزندانشان نداشته باشند بله همان طوري که قبلا اشاره شد بهتر است والدين سرگرمي را جزو نيازهاي فرزندان تلقي نمود، اما برنامه ريزي هاي شايسته اي در اين زمينه انجام دهند.

- مشارکت و همفکري:
 

برنامه اوقات فراغت بايد به گونه اي طراحي شود که در آن از نظريات افراد شرکت کننده در برنامه ريزي استفاده گردد؛ همچنين برنامه بايد به نوعي جوابگوي خواسته هاي معقول و منطقي آنها باشد. در غير اين صورت يک برنامه تحميلي ارائه خواهد شد وبه جاي اينکه فعاليت هاي خاص فرح بخش تلقي گردد، عذاب آور و فشارزا خواهد بود. مثلا چنانچه برنامه ريزي اوقات فراغت يک نوجوان شرکت در کلاسي آموزشي باشد که مورد علاقه او نيست؛ و در برنامه فعاليت هايي مثل ورزش و يا هنر حذف شود اين خود نمونه يک برنامه ي تحميلي تلقي مي شود و اضطراب و بي قراري هاي احتمالي يک نوجوان را از بين نخواهد برد.

-مسئوليت پذيري:
 

تفريح و سرگرمي به هر صورتي که باشد از عوامل مهم افزايش کارايي و سلامت افراد خانواده است و لازم است بخشي از وقت و بودجه خانواده به اين امر مهم اختصاص يابد. مدت زمان و بودجه تخصيص داده شده به مهماني، افرادي که براي معاشرت انتخاب مي شوند و تمامي موارد ديگر بايد مورد بررسي قرار گيرد به گونه اي که مواظب باشند زيان هاي آن ميهماني از قبيل اتلاف وقت و آسيب هاي روحي بعدي و حضور در آن ميهماني بيشتر از منابع آن نباشد.

هزينه هاي بهداشت و درمان
 

حفظ سلامتي افراد خانواده، از مهم ترين وظايف خانواده است. از اين رو بخشي از درآمد خانواده بايد به بهداشت و درمان اختصاص يابد. به طور متوسط يک خانواده شهري در سال 85، 4/3 درصد کل هزينه هاي خود را به اين مقوله اختصاص داده است.
مصرف بخشي از اين درآمد براي بهداشت، مي تواند از هزينه هاي بسيار زياد بعدي براي درمان پيشگيري نمايد بعضي از مزاياي اقتصاد بهداشت بر درمان به اين شرح است:
-به طورکلي مي توان گفت بيماري براي جامعه گران تمام مي شود زيرا جامعه براي پرورش هر فرد در مراحل مختلف تولد، آموزش و پرورش و خلاصه اجتماعي کردن افراد،سرمايه گذاري قابل توجهي مي کند.همچنين بيماري از دو نظر بر درآمد ملي نيز اثرمي گذارد:
1-هزينه هايي که براي درمان صرف مي شود
2-هزينه هاي ناشي از کاهش توليدات
-پيشگيري از بيماري ها منجر به پس انداز مي گردد و هزينه هايي که از طرف خانواده و جامعه در راه بهداشت صرف مي گردد در مقايسه با درمان قابليت برگشت بيشتري دارد.
-زيان هاي ابتلا به امراض از نقطه نظر مادي و معنوي به اندازه اي است که حتي در صورت بهبودي باز هم جبران ناپذير است.
رعايت بهداشت آسان تر؛ساده تر و مقرون به صرفه تراز درمان است. به طور مثال: اگر هزينه درمان به موقع گلودرد چرکي که مي تواند باعث تب رماتيسمي و رماتيسم قلبي شود با هزينه درمان قلب مقايسه شود، هزينه اي که جهت تهيه پني سيلين براي درمان گلودرد صرف مي شود به هيچ وجه با هزينه جراحي و درمان قلب قابل مقايسه نيست.مقايسه هزينه هايي که صرف معالجه بيماري هاي ناشي ازآلودگي آب مي شود با هزينه لوله کشي آب سالم دريک روستا، مقايسه هزينه مصرفي جهت مسواک و خميردندان با هزينه عمل جراحي و ترميمي دندانها،مثال هاي ديگري است که نشان دهنده مزيت بهداشت بردرمان است.
-همچنين با مراجعه به هنگام به پزشک و پيشگيري و درمان و جلوگيري از پيشرفت بيماري هم مي توان در هزينه هاي بعدي صرفه جويي کرد.
پيشگيري و درمان درکشور ما، از طريق مراکزدرماني خصوصي و يا دولتي انجام مي شود. افراد با توجه به درآمد خانواده مي توانند به يکي از مراکز خصوصي يا دولتي مراجعه کنند. خدمات بهداشتي دولتي کم هزينه تر ولي زمان براست اما استفاده از خدمات خصوصي پرهزينه ولي سريع است.
-واکسيناسيون اعضاي خانواده در برابر بيماريها،استفاده از وسايل بهداشتي و خصوصاً وسايل بهداشتي فردي، تغذيه سالم،ترک سيگار و عادات ناسالم ديگر، استراحت،خواب و تفريح کافي، ورزش متناسب با جسم و امکانات، حفظ توانايي بدن؛اطلاعات مختصرنسبت به بعضي بيماري هاي شايع تر، و مخصوصاً حفظ بهداشت رواني در خانوده و کسب اطلاعات نسبت به سلامت روان يا بيماري هاي خفيف رواني به بهداشت و سلامت خانواده و کاهش هزينه هاي بعدي درماني کمک مي کند.
-براي کاهش هزينه هاي درماني خصوصاً جراحي ها،بهتر است اعضاي خانواده از بيمه هاي درماني استفاده کنند خانواده هايي که بيمه نيستند مي توانند با مراجعه به سازمان خدمات درماني کشور و يا مراکز بيمه خصوصي بيمه درماني دريافت دارند. بعلاوه بيمه هاي تکميلي و بيمه هاي بستري و... وجود دارد که هزينه هاي درمان را تا سقف بالاتري مي پردازند.
-فقر نيز يکي از عوامل مهم ايجاد سوءتغذيه است.
دراهميت تغذيه در زندگي انسان همين بس که يک ششم بيماري ها درجهان ناشي از سوءتغذيه است و اين رقم در بعضي مناطق محروم ممکن است به يک سوم هم برسد. تحقيقات نشان مي دهد تغذيه کافي علاوه بر درآمد،با هزينه هاي خانواده هم در ارتباط است. يعني وضعيت تامين انرژي مورد نياز بدن از يک طرف در ارتباط مستقيم با ميزان درآمد و وضعيت اقتصادي خانوارها مي باشد و از سوي ديگر مديريت اقتصاد خانوار و چگونگي تنظيم هزينه هاي زندگي نيز در تامين مواد غذايي اثرگذار است. به عبارتي فرهنگ و عادات حاکم برجامعه نيز باعث سوءتغذيه مي شود.
با توجه به مطالب فوق حتماً بايد به تنظيم برنامه غذايي مطلوب توجه داشته باشيم. زيرا برنامه غذايي مناسب يکي از راه هاي کاهش هزينه هاي درماني و در نهايت کاهش هزينه هاي خانواده مي باشد. اگر انسان از خواص مواد غذايي آگاهي داشته باشد با پول کم هم مي تواند مواد غذايي لازم را به بدن خود برساند ممکن است عده اي بگويند پول،حلال مشکلات است و هر کس پول دارد غذاي خوشمزه اي هم مي خورد بايد گفت درست است که با پول مي توان غذاهاي بهتري تهيه کرد ولي اين غذاهاي متنوع ممکن است نتواند احتياجات ضروري بدن را تأمين کنند.
منبع: هنر تنظیم دخل و خرج خانواده، گلمکانی ، وجیهه ، انتشارات همیاران جوان ،1388